عامل دیگرى نیز در این میان وجود دارد که به طور اجمال به آن اشاره مى کنم: کشورهاى سرمایه دار دنیا، دیندارى را و به خصوص دیندارى اسلامى و بویژه اصولگرایان مانند جمهورى اسلامى را، با پیشرفتهاى اقتصادى خود هماهنگ نمى بینند. یعنى چه؟ اجازه بدهید این مسأله را در قالب مثالى عرض کنم.
از جمله بزرگترین شرکتهاى آمریکایى کمپانیهایى هستند که فیلمهاى مبتذل تولید مى کنند و درآمدهایى که از این راه براى آنها حاصل مى شود گاهى از درآمد منابع نفتى ما بیشتر است. البته تولید فیلم هم به سادگى میسّر نیست. تجهیزات و امکانات فراوانى براى این کار لازم است. از جمله اینکه براى تولید فیلم با مقدمات فراوان شهرکهایى ساخته اند. به اجمال مى توان گفت: تولید فیلم براى این شرکتها سرمایه زیادى را به کار مى گیرند و اگر فیلم هاى تولید شده به فروش برسد، صاحبان این شرکتها به خواسته خود مى رسند. اما اگر فیلم آنها مشترى کافى نداشته باشد، ضرر مى کنند. این شرکتها در کشورهایى که مردم آنها، تماشا کردن چنین فیلم هایى را حرام مى دانند، نمى توانند کالاهاى خود را بفروشند. از این رو براى اینکه بتوانند براى فیلم خود مشترى بیشترى پیدا کنند، سعى مى کنند که در عقاید و افکار مردم تأثیر گذاشته از حرمت و قبح تماشاى این فیلم ها بکاهند تا به تدریج بتوانند کالاهاى خود را در این کشورها بفروش برسانند. اما چون خود آنها نمى توانند مستقیماً در داخل کشورهاى اسلامى فعالیت کنند، از این رو افرادى را در داخل کشورهاى اسلامى اجیر کرده آنها را در منافع خود شریک مى کنند تا به کمک آنها بتوانند این تحول فرهنگى را ایجاد کنند و در نتیجه سود اقتصادى هنگفتى ببرند. این، انگیزه سوم براى ایجاد انحراف و تغییر در دین است. البته بحث در مورد عوامل و انگیزه هاى ایجاد انحراف در دین مفصل است. اما به هر حال، صرف نظر از عاملى که بیشتر از خارج تقویت مى شود، یک عده افراد بى دین هستند که دیندارى را خرافات دانسته و مى گویند باید مردم را از این خرافات نجات داد. عده دیگرى هم دیندارانى هستند که خود باخته فرهنگ غربى شده اند و قصد دارند در دین تغییراتى ایجاد کنند تا به گونه اى با فرهنگ غربى سازگار شود. حال این عده براى رسیدن به هدف چه مى کنند؟ براى تبیین بهتر بحث، آن را در قالب مثالى عرض کنم.
زمانى که این عده مى بینند مردم معتقد هستند که تماشاى فیلم مبتذل و شرکت در مجالس عیش و عشرت حرام است. ایجاد شبهه را از اینجا شروع مى کنند که چه کسى گفته است که این کار حرام است؟ چرا ما جوانان باید از همه چیزهاى خوب محروم باشیم؟ هنگامى که در جواب این شبهه به ایشان گفته مى شود: علما گفته اند این کارها حرام است، متوجه مى شوند که سرچشمه اعتقادات توده مردم و دلبستگى آنها به ارزشها و باورها گفته هاى علماست. از این رو، درصدد برمى آیند کارى کنند که مردم چندان به گفته هاى علما توجه نکنند.
کلمات کلیدی: