در زیارت عاشورا مى خوانیم که خدا به ما کرامت عطا کرد که حسین شناس شدیم. آیا ما واقعاً امام حسین(علیه السلام) را مى شناسیم؟ آیا ما بیش از مردم کوفه امام حسین(علیه السلام) را مى شناسیم؟ مردم کوفه کسانى بودند که سالها امام حسین(علیه السلام) را در کنار امیرالمؤمنین(علیه السلام)دیده بودند. کوفه به اصطلاح پایتخت حضرت على(علیه السلام) بود، سالها در آنجا نماز خوانده بود، موعظه و سخنرانى کرده بود به محرومان کمک کرده بود، ایتام و بیوه زنان را سرپرستى کرده بود. بسیارى از همین کسانى که براى کشتن امام حسین(علیه السلام) آمدند از کسانى بودند که در رکاب حضرت على(علیه السلام) با معاویه جنگیده بودند. آیا فکر مى کردند روزى بیاید که قاتل امام حسین(علیه السلام)بشوند؟! ابداً، ولى چنین روزى آمد. این اسمش فتنه است «و إن أصابته فتنه انقلب على وجهه» بعضى از افراد زیر پایشان سست است، از اول نیت بدى ندارند، دلشان مى خواهد که به راه خوب بروند و خداپرست باشند، عبادت خدا را هم مى کنند «من الناس من یعبدالله» اما «على حرف» به یک شرط و در شرایط خاصى; همیشه خداپرست نیستند.
بنده به سهم خودم به این عزاداریها و عرض ارادتها به پیشگاه حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و این توفیقى که نصیب شما به خصوص جوانان عزیز و پاک ـ که هنوز آلوده به گناه نشده اید ـ گردیده که در چنین مراسمى با این اخلاص شرکت مى کنید غبطه مى خورم. خدا ان شاء الله این محبت و این عشق را روزافزون کند و این عشق را از شما نگیرد و این معرفت را ذخیره آخرتتان قرار دهد. ولى عزیزان من! ما باید نگران این باشیم که نکند عبادت ما هم عبادت مشروط باشد، حسین دوستى ما هم شرط داشته باشد. اگر اوضاع عوض شود، دیگر معلوم نیست ما چقدر طرفدار حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) باشیم. من نسبت به خودم خائف هستم. ان شاء الله که همه شما ثابت قدم باشید. در همین زیارت عاشورا مى خوانیم «و أن یثبت لى عندکم قدم صدق فى الدنیا و الآخرة» از خدا مى خواهیم اکنون که به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) و اولیائش معرفت داریم و با دشمنان او دشمن هستیم، ما را ثابت قدم بدارد. براى ثبات قدم تنها شناختن امام حسین(علیه السلام) کافى نیست «اکرمنى بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنى البرائة من اعدائکم» آنهایى که هم به روى دوستان و هم به روى دشمنان لبخند مى زنند، جزء اینها نیستند. پیروان واقعى امام حسین(علیه السلام) کسانى هستند که با دوستان آن حضرت، دوست هستند و با دشمنان او هم دشمن هستند و خدا را شکر مى کنند که این دشمنى را در دلهایشان قرار داده است و از خدا مى خواهند که هم بر دوستى آنها نسبت به امام حسین(علیه السلام) بیفزاید و هم آن دشمنى را هم زیاد کند. و لذا قبل از اینکه به حضرت سیدالشهدا(علیه السلام) سلام کنند، ابتدا دشمنانش را لعن مى کنند اول صد بار لعن است و بعد از آن سلام. متأسفانه امروز در میان کسانى که ادعاى شیعه امام حسین(علیه السلام) بودن را دارند، کسانى هستند که مى گویند باید این زیارت نامه را عوض کرد لعنهاى آن را باید حذف کرد، چون دوران خشونت گذشته است! دیگر باید به روى همه حتى به روى دشمنان لبخند زد. آرى! خنده زدن به روى دشمنان بود که بعضى از زمینه هاى انحراف را در گوشه و کنار این کشور اسلامى بوجود آورد. ان شاء الله که در شهر شما این گونه نیست، اما در بعضى جاها بساط اختلاط نامشروع پسر و دختر، احیاء سنتهاى کفر، استفاده از مواد مخدر و مشروبات الکلى، شب نشینیها با تماشاى فیلمهاى ویدئویى مبتذل، در بین جوانها، کمابیش وجود دارد. چرا؟ چون با ترویج فرهنگ تساهل و تسامح، بغض نسبت به دشمنان را ضعیف کردند. گفتند: به دشمنان هم باید لبخند زد. وقتى به روى دشمنان لبخند زدند، با آنها معاشرت مى کنند; و در نتیجه، اخلاق، رفتار، فرهنگ و فسادشان را هم مى پذیرند.
کلمات کلیدی: