سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دارایی با هزینه کردن کاهش می یابد و دانش با دهش فزونی می گیرد . [امام علی علیه السلام]
امام حسین علیه السلام
درباره



امام حسین علیه السلام


علی اصغر
مطالبی که به طور سلسله وار در این وبلاگ مشاهده می فرمایید مجموعه سخنرانى هاى استاد آیت الله مصباح یزدی است که در حسینیه شهداى قم در محرم 1421 بیان شده و تحت عنوان آذرخشی دیگر از آسمان کربلا چاپ و منتشر گردیده است. ضمناً مدیر وبلاگ فقط منعکس کننده مطلب می باشد.

     در اینجا تنها مسأله ضعف شناخت، مطرح نبود. مسأله مهم تر هوسهایى بود که آنها امید داشتند با بیعتشان به آن هوسها و آرزوها برسند. این واقعیت بزرگ و مهمى است. واقعیت تلخ این است که انسان با وجود اینکه راه را یاد گرفته، آن را شناخته و اثبات مى کند و مدتها آن راه را مى پیماید، ولى دلبستگى ها و آرزوهایى در زوایاى دلش نهفته است که در دوران هاى مختلف زندگى، فرصتى براى بروز و ظهور پیدا نکرده است و روزى این آرزوها جوانه مى زند و در دل ظاهر مى شود و با ظهور خود در رفتار انسان تأثیر مى گذارد، تصمیم ها را تبدیل به تردید و پیشروى ها را تبدیل به توقف و گاهى تبدیل به عقب گرد مى نماید و در نتیجه انسان بر خلاف شناخت خود عمل مى کند. انسان موجود ناشناخته و بسیار عجیبى است. انسان به گونه اى است که گاهى علاقه ها، خواسته ها و آرزوهاى ناشناخته اى در زوایاى قلب او نهان شده است که خود او به درستى از آنها خبر ندارد. همانگونه که ویروسهایى در یک زمان فعال نیستند ولى در شرایط خاصى فعال مى شوند، آرزوهایى هم در گوشه و کنار قلب انسان نهفته است که در شرایط خاصى فعال مى شود و شروع به وسوسه کردن او مى کنند.

مجموع چنین خواسته هایى که انسان را در مقابل راه حق و هدایت و در مقابل پیشوایان شناخته شده عاصى و از مسیر صحیح منحرف مى کند و با بروز آنها، انسان روى حق پا مى گذارد و از راه صحیح منحرف مى شود، مجموع این خواسته ها در عرف قرآن کریم، دنیاطلبى نامیده مى شود.

البته الان نمى خواهم بحث علمى و گسترده این مسأله را مطرح کنم، ولى مى خواهم به طور اجمال خاطرنشان کنم که راز اصلى اینگونه انحرافات دلبستگى به لذتهاى دنیاست. توضیح آنکه تمایلات انسان تحت تأثیر یک سلسله از بینشها شکل مى گیرد و جهت پیدا مى کند. انسان به صورت فطرى حیات و زندگى خود را دوست دارد. این ویژگى تنها در انسان نیست، بلکه خداوند تمام موجودات زنده را به گونه اى آفریده است که به حیات خود علاقه دارند و تا جایى که مى توانند از آن دفاع مى کنند. علاقه به حیات، لازمه وجود هر موجود زنده اى است و بر همین اساس هر موجودى به طور فطرى آنچه را که لازمه حیات باشد، مانند خوردنى ها و آشامیدنى ها، دوست دارد. زیرا بدون آنها زندگى موجود زنده در معرض خطر قرار مى گیرد. انسان نیز از این قاعده مستثنى نیست.

آیا دوست داشتن زندگى، امر ناپسندى است؟ آیا اینکه انسان در صدد تهیه غذا براى ادامه زندگى باشد، بد است؟ آیا این کار دنیاطلبى و مذموم است؟ آیا چنین کارى را خداوند از انسان نخواسته است؟ اگر این چنین باشد حکمت خدا باطل مى شود. پس خدا ما را در این عالم براى چه آفریده است؟ به خصوص با توجه به تأکیدات فراوان قرآن در مورد استفاده از نعمت هایى که خدا براى انسان آفریده است. قرآن، نعمت هاى خدا را یکایک بر مى شمارد، میوه هاى مختلف، عسل، حیواناتى که انسان از شیر و گوشت آنها استفاده مى کند، سپس مى فرماید: ما این نعمت ها را براى شما آفریدیم، از این نعمت ها استفاده کنید. ذکر این نعمت ها و تأکید بر استفاده از آنها براى چیست؟ پس، این که انسان به زندگى خود علاقه داشته باشد و از نعمت هاى الهى براى ادامه آن بهره ببرد، امر ناپسندى نیست. تمام خواسته هاى فطرى را دست آفریدگار حکیم در وجود انسان قرار داده است تا انسان از آنها استفاده کند. این کار دنیاخواهى و دنیاطلبى نیست. بلکه بدىِ دنیاطلبى به این مسأله برمى گردد به این که تمایلات و خواسته ها در سایه چه اعتقادى شکل مى گیرد. پیرامون این مسأله نیز بحثى مطرح است که مناسب است به آن اشاره کنم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط علی اصغر 86/8/18:: 12:0 صبح     |     () نظر


 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری