سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چشمها، پیش قراولان دلهایند . [امام علی علیه السلام]
امام حسین علیه السلام
درباره



امام حسین علیه السلام


علی اصغر
مطالبی که به طور سلسله وار در این وبلاگ مشاهده می فرمایید مجموعه سخنرانى هاى استاد آیت الله مصباح یزدی است که در حسینیه شهداى قم در محرم 1421 بیان شده و تحت عنوان آذرخشی دیگر از آسمان کربلا چاپ و منتشر گردیده است. ضمناً مدیر وبلاگ فقط منعکس کننده مطلب می باشد.

تقلید ناروا: به هر حال، عده اى بودند که از نظر فکرى باور نمى کردند پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله) واقعاً پیغمبر است. انگیزه اى هم براى تحقیق، بحث و گفتگو با آن حضرت و مطالبه دلیل و معجزه براى روشن شدن مسأله نداشتند. این افراد از نظر فکرى سطحى نگر و داراى مبانى فکرى سستى بودند و آنچنان همّتى نداشتند که در صدد تحقیق و بررسى در مورد این مسأله برآیند. تعجب نکنید! من و شما چقدر همت داریم براى اثبات عقاید خود در پى یافتن دلایل آنها باشیم تا به یقین برسیم حتّى زمانى که مورد هجوم شبهات قرار مى گیریم؟! هر کسى کار و زندگى دارد، مى گوید وقت این کارها را نداریم، حالا بگذریم تا ببینیم چه مى شود! در آن زمان عده اى از نظر فکرى ضعفهایى داشتند و باور نمى کردند که این شخص پیغمبر است; بلکه حتى وجود خداوند را هم باور نداشتند. پرستش بت ها هم براى آنها به عنوان یک سنّت مطرح بود. هنوز در کشور ما هم بعضى از سنت ها وجود دارد و کسانى بدون اینکه دلیل عقل پسندى داشته باشند آنها را رعایت مى کنند. همانطور که مى دانید بعضى از اقلیت هاى مذهبى بعضى کارها را به عنوان سنت انجام مى دهند و متأسفانه بعضى افراد سعى مى کنند سنتهایى را که متعلق به اقلیت هاى مذهبى است، در بین مسلمانان ترویج کنند. به عنوان مثال سنت چهارشنبه سورى که متعلق به زرتشتى هاست و متأسفانه در سالهاى اخیر کوشش هایى انجام شده است که به صورت یک سنت ملى درآید و مسلمانان هم آن را انجام دهند. چه عاملى موجب مى شود که عده اى این کار را انجام دهند؟ پریدن از روى آتش چه فایده اى دارد که موجب شده کسانى این کار را انجام دهند؟ اگر از کسانى که آتش روشن مى کنند و از روى آن مى پرند، سؤال کنیم که این کار در زندگى انسان چه تأثیرى دارد، مى گویند این یک سنت قدیمى است که پدران ما انجام مى دادند، ما هم آن را انجام مى دهیم! این مبناى فکرى این کار است اما آنها در مورد صحت و سقم آن تحقیق نمى کنند. انگیزه این کار تقلید است. مردم عادى علاقه دارند هم رنگ جماعت باشند.

در صدر اسلام هم چنین عواملى بود. بسیارى از کسانى که مسلمان مى شدند، اسلام آوردنشان بر اساس تحقیق نبود. اگر رئیس قبیله اى مسلمان مى شد، بقیه افراد قبیله هم به دنبال او مسلمان مى شدند. اگر روز بعد همین رئیس کافر و مرتد مى شد، سایرین هم از اسلام بر مى گشتند. عامل این مسأله تقلید بى منطق و بدون پشتوانه عقلى بود. البته هر تقلیدى بد نیست. اگر تقلید از زندگى انسان حذف شود، شیرازه زندگى اجتماعى، مى گسلد. آنچه ناپسند است، تقلید کورکورانه، بدون دلیل و بى منطق است.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط علی اصغر 86/11/5:: 8:0 صبح     |     () نظر


 – جنبش وبلاگی حامیان جبهه پایداری